حسام ســرا
| ||
مرد میانسالی است لاغر اندام وآرام، درصدایش صمیمیت موج می زند کارش را به خوبی می داند ومی داند که با چه کسانی روبه روست می داند آنان که پای به این اتاق می گذارند به هوای عزیزی آمده اند که اگر چه پیر وفرتوت است یا بیماری طویل المدتی دارد اما برای خانواده وبستگان عزیز است وعزیز می ماند . آقای اسحاقی به درستی برای این بخش درنظر گرفته شده است با صبوری به پرسش های تکراری وگاه خسته کننده همراهان بیمار پاسخ می دهد ودر پرستاری از آنان کوتاهی ندارد وقتی به شغل آقای اسحاقی بیشتر می اندیشم درمی یابم که بسیاری از شغل ها درجامعه ما ناشناخته اند وفقط روزی که سر و کارمان با این افراد می افتد درمی یابیم که اینان نیز وجود دارند و شایدگاهی دیده شوند! شغل های ساده بسیاری هستند که اهمیت فوق العاده ای دارند وپرستاری دربخش ICU یکی از این شغل های خاموش وگمنام است. مدیران بیمارستانها ، بیماران، وهمراهان آنان باید بیش از آنچه هست قدر این موجودات مهربان زمینی را بدانند و نیز وظیفه مسئولان است که درشناساندن این افراد به جامعه کوتاهی نکنند . من برای همیشه آقای اسحاقی را به یاد می سپارم، نه بدان جهت که وظیفه شناس بود بلکه از آن روی که انسانیت را سرلوحه کارش داشت وفقط برای سپری کردن روز وداشتن شغل ، سمتی را اشغال نکرده بود آقای اسحاقی را برای همیشه در یاد خواهم داشت وبرایش بهترین ها را از او که مهربان است وبخشنده خواستارم.
[ یکشنبه 91/8/7 ] [ 11:12 عصر ] [ اکبر حسامی ]
[ نظرات () ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |